مصاحبه خبرگزاری "تسنیم" با دکتر مهدی کریمی ، متخصص روانپزشکی لقمان حکیم
دکتر مهدی کریمی ، متخصص روانپزشکی بیمارستان لقمان حکیم طی مصاحبه ای که در خرداد ماه سال جاری "خبرگزاری تسنیم " با وی به عمل آورد ، به بیان خودکشی ها و علل وعوامل آنها پرداخت ؛ در اینجا قسمتهایی از مصاحبه وی را در اختیار خوانندگان محترم قرار می دهیم :
مصاحبه خبرگزاری "تسنیم" با دکتر مهدی کریمی ، متخصص روانپزشکی لقمان حکیم
دکتر مهدی کریمی ، متخصص روانپزشکی بیمارستان لقمان حکیم طی مصاحبه ای که در خرداد ماه سال جاری "خبرگزاری تسنیم " با وی به عمل آورد ، به بیان خودکشی ها و علل وعوامل آنها پرداخت ؛ در اینجا قسمتهایی از مصاحبه وی را در اختیار خوانندگان محترم قرار می دهیم :
به نظر شما چرا در جامعه سنتی ـ دینی کشورمان خودکشی صورت میگیرد و این اواخر تعداد آن رو به افزایش است؟
خودکشی علل و جنبههای مختلفی دارد و یکی از پیچیده ترین مسائل چند جنبهای است، ابعادی مانند عوامل بیولوژیک، روانشناختی، جامعه شناختی و مسائل مذهبی میتواند در خودکشی دخالت داشته باشند، فرد در بیشترین موارد خودکشی دچار اختلال روانی است و در 90 درصد اقدام به خودکشیها معمولا فرد یک اختلال روانپزشکی دارد که معمولاً شایعترین اختلالات روانپزشکی در این افراد افسردگی است؛ به طور کلی 70 درصد افرادی که خودکشی میکنند، دچار افسردگی هستند، بسیاری از این افراد تحت درمانهای روانپزشکی هستند و یا دورههایی از درمانهای روانپزشکی را داشتهاند، در حال حاضر خودکشی چهارمین علت مرگ و میر و چهارمین مشکل بهداشتی جهان میتواند محسوب شود، در کل جهان این آمار افزایش پیدا کرده است و جزو بار بیماریهایی است که کل کشورها آن را تحمل میکنند که احتمالا در چند سال آینده این افسردگی و اقدام به خودکشی به دومین علت مرگ و میر تبدیل خواهد شد.
آمار خودکشی در ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان در مردها بیشتر است، شاید در زنان اقدام به خودکشی سه برابر مردان باشد اما خودکشی موفق مردها بیشتر از زنان است، یکی از علتهای دیگر اقدام به خودکشی به غیر از افسردگی، سوء مصرف مواد و الکل است و گفته میشود ممکن است سوء مصرف الکل و افسردگی به صورت ژنتیک در فامیل به ارث برسد، یعنی ممکن است در خانواده ای یک نفر افسرده باشد و یک نفر سوء مصرف الکل داشته باشد، بنابراین افسردگی یکی از شایعترین علل اقدام به خودکشی است و جامعه ما نیز از این امر مستثنی نیست، در جامعه ما اختلال دیگر به نام اختلال انطباقی وجود دارد بدین معنا که گاهی استرسی به فرد وارد شود و این استرس ممکن است حاد و در طی چند ماه قبل از خودکشی باشد و فرد نتواند خودش آن را کنترل کند؛ مکانیسمهای انطباقی فرد مختل باشد و بصورت ناگهانی این اقدام به خودکشی را صورت دهد، افراد زیر 45 سال معمولا افسردگی بیشتری دارند و اقدام به خودکشی در این سنین بیشتر است.
مشکلات اقتصادی و فاصله طبقاتی بین افراد جامعه تا چه اندازه در خودکشی ها مؤثر است؟
به طور کلی چهار بعد برای امنیت در زندگی لازم می باشد که یکی از این ابعاد مسئله سلامتی است، سلامتی میتواند جسمانی، روحی و روانی و یا هر دو با هم باشد، هر کدام از این ابعاد سلامتی مختل شود فاکتوری است که میتواند باعث به خطر افتادن امنیت فرد در زندگی شده و وی را به سمت افسردگی و اقدام به خودکشی بکشاند، بعد دیگر مسائل اقتصادی و مالی است که بسیاری از افراد مبتلا و درگیر آن هستند، مسائل اقتصادی در بعد امنیت اجتماعی افراد فاکتور بسیار مهمی به شمار میآیند، مسائل اخلاقی از دیگر ابعاد امنیت در زندگی است؛ پایبند نبودن به مسائل اخلاقی و دور بودن از آن تأثیر زیادی در اقدام به خودکشی دارد، آخرین بعد نیز ارتباطات فرد با محیط و افراد دیگر است؛ به هر میزان که فرد درونگراتر شود و ارتباطاتش با محیط پیرامون کمتر شود، امنیت زندگی فرد بیشتر به خطر خواهد افتاد.
علت خودکشی در سنین پایین و نوجوان جامعه نیز از این چهار بعد نشأت میگیرد و آیا علت اقدام به خودکشی در افراد کم سن و سال هیجانات لحظهای نیست؟
به طور کلی شیوع اختلالات افسردگی در افراد جوانترو با سن کمتر از 45 سال شایعتر است، ممکن است اختلالات انطباقی نیز در نوجوانان و افراد کم سن و سال شیوع بیشتری داشته باشد، یعنی استرسی در زندگی این افراد وارد میشود؛ فرد نمیتواند خودش را با این استرس ها منطبق کند و به صورت ناگهانی و تکانهای اقدام به خودکشی میکند، البته استرس های مزمنی نیز در خانواده ممکن است وجود داشته باشد، مواردی مانند جدایی پدرها و مادرها از یکدیگر، فقدانها، مرگ و میرها، سوء مصرف مواد مخدر، خانوادههای از هم گسسته و ... میتواند در اقدام به خودکشی تأثیر گذار باشند و یک نواجوان که پختگی کافی ندارد اگر نتواند خودش را با این استرسها منطبق کند، ممکن است به صورت ناگهانی اقدام به خودکشی نماید.
البته وقوع اتفاقاتی که پشت سر هم است و به طور مثال در کمتر از شش ماه، هفت یا هشت اتفاق برای فرد بیافتد و از آستانه تحمل وی خارج باشد نیز میتواند در اقدام به خودکشی تأثیر داشته باشد.
آیا افرادی که خودکشی میکنند، درک صحیحی از لحظه وقوع خودکشی و زجری که آن لحظه ممکن است با آن روبرو شوند، دارند؟
کسی که افسرده میشود و اقدام به خودکشی میکنددچار "اعواج شناختی " میشود، یعنی این که درک و قضاوت درستی از مسائل اطراف خود نداشته وآنها را کوچکنمایی و بزرگنمایی میکند؛ توانمندیهای خوب خود را نمیبیند و کوچک میشمارد و ضعفهایش را نزد خود بزرگ جلوه میدهد، حتی ممکن است این افراد دچار باورهای غلط ودر نتیجه تصمیمات ناگهانی شوند و اقدام به خودکشی کنند، بعد از خودکشی نیز ممکن است پشیمان شوند اما دیگر کار از کار گذشته است، به طور مثال در برخی از مواقع که اقدام به خودکشی با دارو صورت میگیرد؛ فرد در فاصله زمانی که تا مرگ فرصت دارد، ممکن است از عمل خود پشیمان شود، اما به هر حال گاهی آن دارو کشنده بوده ووی جان خویش را از دست می دهد، موارد متعددی وجود دارد که افرادی خودکشی کرده و جان سالم به در بردهاند و در نهایت از این کار پیشمان شدهاند.
وجود افسردگی و اقدام به خودکشی ممکن است با اختلالات شخصیتی فرد نیز همراهی داشته باشد، نکتهای که نباید فراموش کنیم این است که اختلالات شخصیتی همراه با افسردگی ریسک اقدام به خودکشی را در این افراد بیشترمی کند ، یعنی کسی دچار اختلالات شخصیتی است و افسردگی روی این افراد سوار شود، میتواند عاملی برای اقدام به خودکشی شود.
بعضی مواقع نیز اقدام به خودکشی در سنین بالاتر به علت بیماریهای مزمن مانند انواع سرطانها، بیماریهای لاعلاج و ام اس دیده میشود ، در اینگونه موارد ممکن است فرد آنقدر از بیماری خویش خسته شود که از زندگی سیر شده و لذتی نبرد و اقدام به خودکشی نماید .
آیا اقدام به خودکشی در ملأعام حاوی پیام و یا نمایشگونه است؟
میتواند حالت نمایشگونه داشته باشد، بسیاری از اقدام به خودکشیها در کشورهای اروپایی و آمریکایی در ملأعام انجام میشود، یعنی بصورت پرتاب از پلهای بلند مرتبه اتفاق میافتد ولی دقیقا نمیتوان گفت که اقدام به خودکشی در کشور ما نیز جنبه اجتماعی دارد، پل دروازه طلایی در آمریکا از این بابت معروف است و افراد این پل را برای خودکشی انتخاب میکنند، افزایش صنعتی شدن نیز میتواند در نوع خودکشی تغییراتی ایجاد کند.
به نظر جنابعالی چه راهکاری برای کوتاه مدت و بلند مدت برای جلوگیری از اقدام به خودکشی میتوان ارائه داد؟
مشکلات روانپزشکی و روانشناختی در تمامی جوامع وکشورها بسیار بالا است، البته خوشبختانه در کشور ما به دلیل مسائل مذهبی اقدام به خودکشی یک تابو است و گناه کبیره محسوب میشود،در بسیاری از خانوادههای ایرانی چون پایه مذهبی دارند، هر چند که فرد افسرده شود اما ممکن است اقدام به خودکشی در آنان صورت نگیرد و این بیانگر این مسئله است که مذهب فاکتور بسیار مهمی در جلوگیری از این گونه اقدامات است.
خوشبختانه اقدام به خودکشی در کشورما نسبت به سایر کشورها پایین بوده وهم چنین افرادی که اعتقادات مذهبی بالاتری داشته باشند درصد خودکشی آنها به نسبت سایر اقشار جامعه کمتر است، اما با این اوصاف متأسفانه آمارافسردگی، اختلالات روانپزشکی، سوء مصرف مواد مخدر، جدایی هاو طلاقها، از هم گسستگی خانوادهها، داغ دیدگیها، تصادفات منجر به فوت در کشور ما بالا است و تمامی این موارد علتهایی برای اقدام به خودکشی به شمار میروند.
خانوادهها باید نسبت به این مسائل بسیار حساس باشند، خانوادههای از هم گسسته، مطلقه ها وافرادی که شاغل بوده و اکنون چند ماه است که بیکار شدهاندبرای افسردگی و اقدام به خودکشی مستعدتر هستند.
به هر حال بهتر است بیماری روانپزشکی افراد شناسایی شود و فورا تحت نظر روانشناس و روانپزشک قرارگیرند؛ بعضی از این بیمارها نیاز به درمان و برخی دیگر در موارد حاد نیاز به بستری شدن دارند، این افراد نیاز به مشاوره، حمایت از طرف خانواده و مجامع دارند.
کدامیک از دستگاههای اجرایی مهمترین نقش برای جلوگیری از خودکشی در بلند مدت را میتوانند ایفا کنند؟
به نظر من مهمترین دستگاه مسئول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که در زمینه آموزش باید خانوادهها را درگیر این قضیه کند و تابو بودن اختلالات روانپزشکی باید شکسته شود و اگر فردی دچار اختلالات افسردگی، شخصیتی، اضطرابی، بیماریهای اعصاب و سوء مصرف مواد مخدر است نباید آن را ننگ بداند، این تابوها باید با آموزش و رسانهای کردن حل شوند و قبل از اینکه فرد درگیر اقدام به خودکشی شود، بیماری وی باید شناخته شود.
گسترش فضای مجازی و اعتیادی که جامعه ما در این فضا دچار آن شده است، میتواند تأثیر روی افزایش خودکشی و جرایم دیگر داشته باشد؟
دقیقا میتواند تأثیر داشته باشد، زمانیکه اعتقادات مذهبی افراد دچار چالش و روابط بین زن وشوهری مختل شود، بیدینی و مشکلات روابط بین خانواده ایجاد و روابط خارج از زندگی زناشویی در فضای مجازی زیاد شود که متأسفانه این مسأله برای جامعه مذهبی ما داغ بزرگی است، این ارتباطات میتواند باعث ایجاد سوء زنهای شدید و از هم گسیختگی خانوادهها شود، البته این انگها ممکن است فقط در حد یک پیام، تماس تلفنی و یا ارتباطی در فضای مجازی باشد اما این گمانها میتواند آنقدر تحریک کننده باشد که باعث سوء ظنهای شدید شود و فرد برچسبهایی بخورد و در نهایت اقدام به خودکشی کند.
به نظر شمادرج اخبار خودکشی در رسانهها مجاز است؟ اگر مجاز میدانید درج این اخبار باید چگونه باشد؟
فکر نمیکنم نشر اخبار خودکشی و اقدام به خودکشی در رسانهها به این صورتی که اکنون درج میشود، مجاز باشد و در حقیقت این اقدام باعث تبلیغ خودکشی میشود و متأسفانه این مورد نیز برای جامعه ما داغ بزرگی است و به نظر من یکی از مواردی که اخیرا باعث شیوع خودکشی شده است، رسانهای شدن موارد اول و دوم است و بنده به عنوان متخصص در مسئله خودکشی موافق نیستم که این مسائل رسانهای شود؛ مشکلات خانوادهها و جامعه، افزایش آمار طلاق، سوء مصرف مواد مخدر، الکل و به طور کلی آسیبهای اجتماعی باید شناسایی و رسانهای شوند وباآموزش صحیح بیماریهای اعصاب و روان شناسایی واز تابو بودن خارج شوند و سازمانهایی که میتوانند در عرصه آموزش، پیشگیری و درمان مؤثر واقع شوند باید اقدام کنند.
رسانهای شدن خودکشی میتواند بحث یادگیری و نمایشگونه داشته باشد و من به عنوان یک متخصص در این زمینه به هیچ وجه با رسانهای شدن آن موافق نیستم.